نامه های عاشقانه یک دل باخته...

يك تكه سلام...

يك تكه سلام...

و چند نقطه چين به احترام نام قشنگت كه اگر مي دانستم نامه رايك جاي امن نگه مي داري  پس از سلام نامت را مي نوشتم و نوشتن نامت براي قطره هاي اشكم عقده نمي شد ،اما حيف مي ترسم تو نامه ام را پاره كني نامت هم...

پس بگذار عقده من و حرمت تو هر دو حفظ شوند .اين هم سرنوشتي است. دورترين نزديكم چگونه اي؟!...

حقيقتش حالا كه برايت مي نويسم نه شب است و نه سكوت فقط عاشقي است و پاييز فصل دلتنگي پرنده هايي كه به جرم نداشتن بال مجبور شدند در پناه چند نارون خشك بمانند تا برف هاي سپيد زمستان آب شوند.

نگاه كن تازه آخرهاي پاييز است و همه ي پرنده ها رفته اند به جاهاي گرم دور اما من همچنان مثل پرنده اي كه شايد به خاطر برخورد سنگ رها شده از تير و كمان كودكي به بالش پروازش چند روزي به تاخير افتاده است اين قدر شاخه عوض مي كنم نمي دانم اگر فصل تولد تو بود و هوا و شاخه ها براي نشستن آماده تر از كجا برايت مي نوشتم. بگذريم...

اما آدم هاي اين عصر به اصطلاح پست مدرن با شنيدن اين قصه ي پر از حقيقت آن جور كه بايد نگاهم نمي كنندگرچه مهم نيست ،مهم اين است كه تو چگونه نگاهم مي كني، چكار دارم به نگاه ديگران.

اغلب دلم برايت تنگ مي شود  هر لحظه يكبار تنفست مي كنم جاي تعجب نيست يك ديوانه دارد با تو حرف ميزند ،خودت قضاوت كن كه اول ديوانه نبود ولي حالا خوشحال است كه تو ديوانه اش كرده اي.و بايد برايت بگويم كه اينجا يكبار  و براي هميشه زلزله امد كه تو باعثش شدي اينجا يعني دلم  چه زلزله اي!!يك جاي نشكسته و ترك نخورده توي كلبه نماند عجب قيامتي كرد آن رعنا قامتت.

قرار ما هر كجاي دنيا كه باران شديد تر بود ،هر جا كه هيچ كس نشاني اش را نمي دانست يا شايد هم يادش   نمي امدهر كجا نسيم به پايان مي رسيد و طوفان منتظر اجازه ي تو بود. قرار ما در تمام جزيره هاي ناشناخته ي دنيا ،نرسيده به هيچ،زيرآلاچيق هاي آرزو جنب نخستين جاي پايي كه روي برف مي ماند،نزديك خداآسمان هفتم اوج الهام و فراموشي هر كجا كه مطمئن باشي ديگر بي دغدغه تو براي مني و من براي تو.

اگر نامه را تا آخر خوانده باشي كه كلي منت گذاشتي اگر نخواني هم هر چه از تو رسد زيباست.ببين: !تو خودت مثل چشمه،مثل شعر ،مثل برفي كه از آسمان روي قله مي نشيند و بعد خبر سلامتي آسمان را با سرازير شدنش براي  دريا مي برد آمدي سراغ افكار اشفته ي من  خودت نوشتي حالا تو مي داني  و نامه ي نيمه كاره اي كه تزئينش كني.

ديگر حرفي نيست جز اينكه خداحافظي نوعي سلام عجيب براي آغاز نامه ي بعديست كه هر وقت اراده كني مينويسمش.

پسر خورشيد

 






نظرات:

«bo0se» می‌گوید:
«az webloge khodam ta inja 1 nafas doidam akhe gofti bodo»

«نیلوفرانه» می‌گوید:
«محمدایناروبرای کی نوشتی؟راستشوبگو شیطون بلا...»

«نیلوفرانه» می‌گوید:
«سلام عزیزم...ادامه بده...خوبه...موفق باشی»

«فرناز» می‌گوید:
«سلام بد نیستږ ولی اصولا با پرشین بلاګ مشکل دارم!»

«bo0se» می‌گوید:
«vay meeeeeeeeeeeeeeersiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii daste golet dard nakone manam to0 avalin forsat linket mikonam kheili alie 1vaght tatil nakoni in weblago»

«مریم» می‌گوید:
«دیدی تو هم تنها نیستی خیلی خوبه ادامه بده خوشحالم که تو هم یکیو دوست داری ولی بدون دل به دل راه داره شک نکن دوستت داره »




گزارش تخلف
بعدی